کاش من پسر بودم...🙇🏻
کاش پسر بودم و نشون میدادم چطور باید با یه دختر...
با کسی که عاشقشی چجور رفتار کنی...
براش شعر میگفتم...
تو چشماش نگاه میکردم و مولانا میخوندم...
دستشو بی ترس از هیچکس محکم میگرفتم...
و بی توجه به آدما تو خیابون وایمیستادم جلوش یهو...
موهاشو کنار میزدم و میگفتم تو چرا انقد نازی اخه؟
از موهاش تعریف میکردم...
از دستاش...از برق چشماش...
از خط منحنی زیبای لبخندش...
انقدر از زیباییاش میگفتم تا دیگه محتاج شنیدن تعریف و تمجید از هیچکس دیگه ای نباشه...
شب اول اونو میخوابوندم پشت گوشی بعد خودم میخوابیدم...
صبح بی خبر میرفتم سر راهش
هول هولکی یه شاخه گل میدادم بهش
صورتشو میبوسیدم و فرار میکردم...
و فدای صدای خنده هاش از دور میشدم
اگه بهش شک میکردم...
اگه بدبین میشدم...
اگه اشتباه میکرد...فراریش نمیدادم...
تنها ولش نمیکردم...ترکش نمیکردم...
در عوض سرشو میبوسیدم و با مهربونی ته تو قضیه رو درمیوردم...
بهش توجه میکردم...
براش کتاب میخریدم...
یا لاک...یا یه روسری اون رنگ که دوس دارم خودم...
با این چیزا کوچیک سوپرایزش میکردم دیگه...
هیچوقت نمیزدم تو ذوقش حتی اگه خسته بودم بی حوصله بودم عصبی بودم...
از سر تا پاش ایراد نمیگرفتم ، تغییرش نمیدادم...
نمیکوبیدم از نو بسازمش...
همونجور که بود با همون قیافه فداش میشدم...
به درد دلاش گوش میکردم هر چند مدت یبار...
میفهمیدم چقدر حساسه و مرد میشدم واسه غمهاش...
فدای لوس شدناش و بی طاقتیاش میشدم...
از اون دختری میساختم که دیگه نه اون کسی غیر من رو بخواد... نه من کسی مثل اون به چشمم بیاد...
کاش من پسر بودم :)🖤
نظرات (۳)
جَوونِ پیر
سه شنبه ۲۱ خرداد ۹۸ , ۱۴:۳۸ولی تو خیابون اگه گشت گرفتش دیگه همه چی خراب میشه #_#
خانوم خانوما :)
۲۱ خرداد ۹۸، ۲۰:۴۳دخترک زلال شهر ...
دوشنبه ۲۰ خرداد ۹۸ , ۱۰:۰۵بغض کردم یه کوچولو اشکمم در اومد :)
الهم ارزقنا از اینا ...
خانوم خانوما :)
۲۰ خرداد ۹۸، ۱۲:۳۸امیرمحمد حسینی
جمعه ۱۰ خرداد ۹۸ , ۰۱:۴۵هر روز، به کرار ...
خانوم خانوما :)
۱۰ خرداد ۹۸، ۰۲:۱۹